.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

گلایه

خیلی وقته اینجا چیزی ننوشتم . تقریبآ از وقتی که جام جهانی شروع شد . اون دو - سه باری هم که آپ کردم فقط عکس گذاشتم . تو این مدت حتی برا وبلاگ دوستان هم کامنت نذاشتم ، نه اینکه نخونده باشمشون ، خوندم ، ولی حوصله کامنت گذاشتن نداشتم . کلآ این چند وقته بی حوصله بودم . زندگی هم یه جورایی کسالت بار شده . اتفاق خاصی نمی افته ، یا بهتر بگم ، اتفاق خوبی نمی افته وگر نه که تو این چند وقته کلی اتفاق مزخرف برام افتاده . از تصادف با یه موتوری بگیر تا به تعویق افتادن یه سفر مهم و کسالت بار شدن محیط کاری به دلیل رکود شدید کار ساخت و ساز توی اصفهان .
 
تابستون همیشه فصل مورد علاقه من بوده . حتی بیشتر از بهار دوسش دارم ، از پاییز و زمستون هم که متنفرم . گرما رو خیلی راحتر از سرما تحمل می کنم . زندگیم یه چیزیه شبیه خرسای قطبیه . تمام طول زمستون و بخشایی از پاییز که هوا سرده ، منم یه جورایی کسل و بی حالم . ترجیح می دم همش بخوابم و عجیبه که این رخوت و سستی امسال توی اوج تابستون اومده سراغم . یه شب با خونواده خانومی برای شام رفتیم پارک ، ولی اینقد موتوری با صداهای گوش خراششون دورو برمون تابیدن و اینقد صدای بوق ماشین شنیدیم که دیگه قید پارک رفتن رو زدیم . اصفهان پارک زیاد داره ، پارکاش هم به واسطه رود خونه نصبتآ قشنگه ، ولی سه تا عیب خیلی بزرگ داره . اولیش اینه که موتور به راحتی می تونه وارد پارک بشه . قربونش برم اصفهان هم که به اندازه تعداد آدماش ، موتور داره . هر کدومشون هم صداهای خیلی وحشتناک و عجیب غریبی دارن . دومیش اینکه پارکهای اصفهان اصولآ در امتداد رودخونه گسترش پیدا کردن . یعنی یه حالت خطی دارن و این باعث میشه سروصدای خیابون و ماشینا توی همه جای همه جای پارک گوشتو نوازش بده . سومیش هم اینه که توی پارکا لات و لوت زیاد هست . هر جا میری یا یکی داره سیگاری ( حشیش ) بار میزنه یا دارن تل ( تریاک ) خرید و فروش می کنن و آدم اصلآ احساس امنیت نداره .

نمی دنم واسه چی دارم اینا رو اینجا می نویسم . چرا شما باید وقت بذارین و این گلایه های چیپ و سطحی منو بخونین . حتی فکر نمی کنم نوشتن اینا باعث بشه سبک بشم ، آخه اینا چیزایی نیست که به همین سادگی حل بشه . در هر حال حال ، فکر کنم باعث دپرس شدن شما هم شدم . ببخشید ، ولی وقتی شروع به نوشتن کردم اصلآ قصد نداشتم این چیزا رو بنویسم خودش یهویی اومد ، بدون اینکه من توش نقشی داشته باشم .
 
پ.ن.1 : حتی قهرمانی ایتالیا هم که از اول جام طرفدارش بودم ، باعث نشد حالم بهتر بشه .

پ.ن.2 : یه نفر از آمریکا اومده بود دفتر ، می خواست یه خونه کاملآ پست مدرن و ایرانی توی اصفهان برای خودش بسازه برای مواقعی که میاد ایران . کلی با هم راجع به مواردی که می خواست صحبت کردیم . وقتی شرایط ساخت و ساز ، مصالحی که توی ایران رایجه، نحوه کار کرد سیستمهای حرارتی و برودتی و قوانین مزخرف شهرداری رو براش توضیح دادم ، پاک پشیمون شد و ترجیح داد مواقعی که ایرانه توی هتل اقامت کنه . 
 

تماشاگران ایرانی فوتبال

 
         
 
         
 

جام جهانی

چند دقیقه پیش ایران اولین بازیشو توی جام جهان ۲۰۰۶ آلمان انجام داد و حاصلش چیزی جز باخت 3 بر 1 نبود . تیم ما نیمه اول رو واقآ رویایی و عالی بازی کرد . یه بازیه پایاپای با تیم چهارم جهان . توی نیمه اول حتی تعداد موقعیت های گل برای ما خیلی بیشتر از مکزیک بود . اونا از تنها فرصتشون یه گل ساختن و خوب تیم ما از 5-4 تا موقعیت گل ، فقط از یکیش استفاده کرد . آندو تیموریان یکی از بهترین های ایران بود ولی تقریبآ تمام بچه ها غیر از "علی دایی" خوب بازی کردن .
 
ولی نیمه دوم به طرز وحشتناکی ورق برگشت . تیمی که نیمه اول فکری جز گل زدن به مکزیک نداشت یکباره دست به دفاع مطلق زد . یه کم عجیب بود ولی شاید فشار مکزیک اونا رو به این کار وادار کرد . با این حال تا دقیقه 70 بازی ، بچه ها توی دفاع کردن هم موفق بودن تا اینکه اون اتفاق لعنتی افتاد . همه ما می دونیم که "میرزاپور" توی بازی با پا واقعآ مشکل داره . اشتباه اصلی رو "کعبی" انجام داد که از اون فاصله پاس رو به عقب به " میرزاپور" داد ، دروازه بان هم با یه ضربه بچه گانه به تکمیل اشتباه "کعبی" کمک کرد و تیر خلاص رو "رحمان رضایی" ( که به قول فردوسی پور تا اون لحظه بهترین بازیکن زمین بود ) زد . یه استپ اشتباه از "رحمان" توپ رو به مکزیکی ها تقدیم کرد و خب مهاجم های مکزیک هم کسی نیستن که این فرصت ها رو از دست بدن و حاصلش گل دوم و به هم ریختن تیم ایران بود که همین به هم ریختگی عامل اصلی گل سوم مکزیک هم بود . ولی توی راس این هرم اشتباهات فقط دو نفر وجود دارن . یکی "علی دایی" خودخواه و بی مصرف و دیگری " برانکوی " بزدل که جرات تعویض کردن نداره .

توی تمام طول 90 دقیقه هیچ کار مثبتی از "علی دایی" توی زمین ندیدیم و این در حالی بود که بازیکن هایی مثل "آرش برهانی" ، "رسول خطیبی" ، "رضا عنایتی" و "مسعود شجاعی" روی نیمکت نشسته بودن . نمی فهمم چرا وقتی یه تیم این همه مهاجم سرحال ، جوون و با انرژی داره باید "علی دایی" رو 90 دقیقه توی زمین نگه داره . "علی دایی" بزرگترین گلزن تاریخ فوتبال جهانه ، قبول . برای تیم ملی خیلی زحمت کشیده ، قبول ولی الان دیگه اون توانایی سابق رو نداره و تیم ملی یه مملکت جای تشکر و قدردانی از بازیکن ها نیست . این آدم خودخواه در حالی که می بینه اصلآ برای تیمش مفید که نیست هیچی ، تازه داره به ضررش هم کار می کنه ، با این حال حاضر نیست دست از سر تیم ملی برداره . و "برانکوی" بزدل هم وقتی جرات تعویض کردن نداره پس لیاقت مربیگری تیم ملی رو هم نداره .

"برانکو" نه تنها جرات تعویض کردن "علی دایی" رو نداره ، بلکه حتی جسارت یا دانش تعویض بازیکن های دیگه رو هم نداره . همه ما شاهد فشار تیم مکزیک توی نیمه دوم روی دروازه ایران بودیم و حتی منی که هیچ دانشی توی مربیگری ندارم می دونم که توی این جور مواقع حضور دو تا مهاجم تازه نفس و سر حال که بتونه خط دفاعی حریف رو به خودش مشغول کنه می تونه تا حد زیادی روی کاهش فشار حریف تاثیر داشته باشه ولی نمی دونم چرا "برانکو" این کار رو نکرد ؟ "آرش برهانی" باید 10 دقیقه زودتر وارد زمین می شد ، قبل از اینکه ما گل دوم رو بخوریم . "علی دایی" باید ابتدای نیمه دوم از زمین بیرون می رفت و به جاش یا "رسول خطیبی" یا "رضا عنایتی" بازی میکرد . به نظر من جنازه "علی کریمی" هم توی زمین بهتر از "مهرزاد معدنچی" بازی می کنه . و اصلآ برام قابل حضم نیست که بازیکنی با این تکنیک ناب و البته ناشناخته مثل "مسعود شجاعی" توی این بازه حتی یک دقیقه هم بهش بازی نرسه و "علی دایی" تمام بازی رو توی زمین راه بره .
 
بردن از مکزیک یا حتی تساوی برای خود من هم اصلآ منطقی به نظر نمی رسید ( من بازی رو 2 بر 1 به نفع مکزیک پیش بینی می کردم ) ولی وقتی نیمه اول اون بازی روان و یکدست رو از بچه ها دیدم واقعآ بهشون ایمان اوردم و این توانایی رو توی تیم ملی دیدم که بتونه مکزیک رو ببره یا حداقل مساوی بگیره . ولی نمی دونم نیمه دوم که به نیمه مربی هم معروفه چه اتفاقی برای این تیم افتاد که از این رو به اون رو شد .

در هر حال به قول مفسر فوتبال آقای "حاج رضایی"  فوتبال بازی اشتباهاته و هر تیمی که کمتر اشتباه کنه برنده بازی می شه . ولی توی این باخت به نظر من علاوه بر اشتباهات بچه ها دو تا عامل دیگه هم مسبب بود ، یکی خودخواهی "علی دایی" و یکی هم بزدلی "برانکو" ... 
 
پ.ن.۱ : چقدر تو این پست به علی دایی بد و براه گفتم . ولی حقشه ، دلم خنک شد . با این حال هنوز احترام خاصی براش قائلم ولی خودش داره کاری می کنه که این احترام از بین بره .
 
پ.ن.۲ : کیش خیلی خوش گذشت . جای همتون خالی . 
     
 

غروب کیش